فروشنده هنگام فروش چقدر باید حرف بزند
فروشنده هنگام فروش چقدر باید صحبت کند.
در جلساتی که با مدیر شرکتها داریم، یکی از معیارهای آنها برای استخدام فروشنده خوب، این است که درهنگام صحبت کردن خیلی قدرتمند باشد. معمولا مدیران افرادی را بهعنوان مدیر فروش یا فروشنده انتخاب میکنند که بسیار پرحرف و چربزبان هستند.
فروشنده خوب فروشندهای نیست که زیاد و خیلی عالی حرف بزند و با چاپلوسی بحث را در دست بگیرد؛ بلکه کافی است با سوالات خوب، بحث را به عهده بگیرد و بقیه صحبتها را به خریدار واگذار کند.
خصوصیات فروشنده خوب
ادب: برترین فروشندگان، بیشترین احترام را برای زمان مشتریان خویش قائل هستند رفتار فروشنده با مشتریان کنونی باید به مانند رفتار باطلا باشد زمان فروشنده برای مشتری باید کافی و برنامهریزی شده باشد.
خوش بین: ترجیح می دهید از چه کسی خرید کنید؟ از فروشنده ای خوش بین و شاداب یا فروشنده افسرده و بدبین؟ مشتریان به خرید از فروشنده ای خوش بین و شادات تمایل دارند.
اشتیاق: فروشنده درجه یک، از کار خود لذت می برد.مهمترین مسئله این است که فروشنده حرفه ای موفق باید اشتیاق کافی در خصوص کالا یا خدمات خویش داشته باشد تا به مشتری انگیزه خرید را منتقل کند.
مدیریت زمان: فروشندگان موفق،در زمان خود مدیریت مناسب دارند. مثلا، پیدا نمودن کوتاه ترین مسیر بین دو موقعیت جغرافیایی. زیرا زمان بیشتر به معنای فرصت بیشتر برای فروش بیشتر است. اهمیت به زمان خود، منجر به اهمیت دادن به زمان مشتری خواهد شد.
فروشنده موفق
فروشندگانی موفق هستند که کمحرف باشند. شاید این گفته خیلی منطقی به نظر نرسد؛ ولی در یک مکالمه تلفنی یاجلسه فروش، فروشندهای موفقتر است که حداکثر 20 درصد صحبتها را خودش انجام دهد و 80 درصد را به خریدار واگذار کند.یکی از بحث های مهم در فروش، ایجاد اعتماد است. بهترین راه برای اعتمادسازی این هست که به حرفهای خریدار خوب گوش کنیم. در آن 20 درصدی که ما صحبت میکنیم، بهتر است به پرسش هایی اختصاص دهیم یا سوالات خوبی بپرسیم تا خریدار بتواند بهراحتی در مورد نظرات و احساساتش توضیح دهد.
شغل فروشندگی به قدری اهمیت دارد که آن را به تمام کننده تیم تشبیه کردند .فقط اجازه دارید چند لحظه کوتاه،مختصر ،هوشمندانه و با زبان مناسب بهترین نتیجه را دریافت کنید.و حرف زدن مردم دقت کنید.حتما تعجب می کنید، خاطره گفتن شاخه به شاخه رفتن و مهمتر از همه، سوءتفاهم همه جا دیده میشود شما چیزی میگویید بقیه چیزی دیگری می فهمند .فروشنده از کیفیت میگوید .خریدار به قیمت فکر میکند.
تو باید کاری کنی که مشتری، خودش مجذوب و مسحور تو و محصولاتت بشه. بذار احساس کنه تو میخوای کمکش کنی و به چشم پول نگاهش نمی کنی!هرگز فراموش نکنید که بهترین مدیران فروش همواره به صدای مشتری گوش می دهند و تعاملی بین خلاقیت و صدای مشتری ایجاد می نمایند.
مهمترین نکته فروش اینه که اگه افراد متوجه بشن تو میخوای به هر قیمتی محصولت رو بهشون بفروشی، بلافاصله دیوارهای دفاعیشون بالا میره و همه کاری میکنن تا ازت دور بشن.در مورد مشتری کنجکاو شو و درباره محصولات و خدماتی که تا الان ازشون استفاده کرده سوال بپرس.وقتی بفهمی خواسته مشتری چیه و دیگه اصرار نکنی محصولی که به دردش نمیخوره رو بخره،مشتری بهت اعتماد میکنه و تمایلش برای خرید بیشتر میشه.مدیران فروش موفق باید عملگرا باشند و کلیه امور مربوط به فروش را مانند یک حلقه بسته بدانند.
همانطور که با خانواده و دوستانت صحبت میکنی با مشتری هاهم صحبت کن.
با مشتری با لحن خشک و رسمی حرف نزن. جوری صحبت نکن که حوصله نداشته باشی و فقط میخوای یه چیزی رو بهش بفروشی.از محصولت تعریف کن اما زیاده روی نکن. مطمئن باش مشتری متوجه میشه کجا صداقت داری و کجا خالی میبندی.از رقبا بدگویی نکن، با اینکار جایی در فکر و قلب مشتری برات باز نمیشه. لحن و آهنگ صحبتت هم باید مناسب باشه.و جوری باهاش صحبت کن که انگار یکی از دوستها یا آشناهات هست.البته نکته مهم اینه که در عین صمیمیت از شوخیهای بیجا دوری کنی.
چه احساسی نسبت به این اطلاعات داشتید؟
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.